امروز یه چیزی به ذهنم رسید به اسم "توقف روح" .می خواستم برای شخصیت مرد La Sapienza به جای فرسوده بگم دچار توقف روان شده.بهتر میشد شاید...بعدم امشب با پیراهنم حرف زدم.به انگلیسی اونم! داشتم بعد از چند سال تو اون غول سبز دنبالش می گشتم،وقتی دیدمش سریع گفتم There you are!! 

بعد از اونم،

بعد از گذشت سه سال،هنوزم بهترین لباسای پاییزی م جوراب شلواری بنفشه س با همین پیراهن فوق الذکر...به اضافه ی اینکه چند تا عود بنفش ام گیرم اومده.از یه عزیز هدیه گرفتم.اکسیژنم شدن این روزا.