ممکن است من شاهزاده ام را پیدا کنم،اما پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند.

۹ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

جسم کبود

همین الان خودم رو به صورت یه بدن خارجی دیدم.یه دختری که داره یه چوب بنفش دیگه از عود رو می سوزونه و از لپ تاب یه آهنگ برای پخش گذاشته و میخواد بره دنبال فیلم نبراسکا بگرده...اگه فقط دو دقیقه ی دیگه تو همین حالت خارجی می موندم شاید می تونستم بفهمم تو ذهنش چه خبره و چی به سر جهان بینی ش اومده...نشد.سریع باز اومدم تو همین جسم بلاتکلیفِ کبود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

میخ یا چکش

خیلی سخته ندونی تا حالا میخ بودی یا چکش...الان سه چهار ماهه درگیر کشف این قضیه ام....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

در دست احداث

امروز متوجه شدم نه تنها دردناک ام،بلکه اشتباه ام هستم...همین جور که زمان داره می گذره اون سلول مُرده ها همین جور تُک تُک از یه جسمِ در حال تجزیه می ریزن بیرون.اونقدر الان بی در و پیکرم که حد و حساب نداره...بند به بندم وصل به یه چیزِ فاسد شده ست،دارم می بینم چیزی ازش باقی نمونده،دارم می بینم هیچی دیگه نیست ازش که بشه بهش چنگ انداخت،اما هنوز اون کروکی ش هست،هنوز توی اون در حال مبارزه ی روانی با خودمم،خودمم نه،چون اینی که هست من نبودم،تا پارسال همچین چیزی نبودم، قدرت داشتم، هنوز مفصل هام به هم متصل بودن شاید یه کم کج و معوج بودم اما بلاخره یه جوری،به یه طریقی سرپا بودم.از ایزوله بودن خیلی خوشم میومد.همه چیم محدود بود،دوستام خیلی خیلی خیلی محدود بودن،اصلا حرف نمی زدیم با هم.آخه حرفی نداشتیم بزنیم.منم می گفتم اصلا از اونایی نیستم که بشینم ور ور ور زر بزنم با دوستام فلانی چی گفت فلانی چیکار کرد بلاه بلاه بلاه...اون موقع من اون بودم.به الانم که نیگا می کنم...به همین الانم که دیشب اون لباسای مورد علاقه ی پاییزی مو پوشیده بودم،دیدم هرچقدرم برم توی یه لباسی که سه ساله می پوشمش،بازم نمی تونم بشم همون مینا.واسه همین دیگه از اون جوراب شلواری بنفش صرف نظر کردم.چون دیگه اون نیستم. دیگه اون کاراکتری که داشتم پودر شده رفته هوا.یه چیز رقت انگیزم الان،مثل یه سوسک سفید کوچولوی لزج که داره لبخند میزنه ولی اصلا نمیشه نگاش کرد.نمیشه دوسش داشت،نمیشه تحسینش کرد.
نمی دونم این همه مدت داشتم با کی مبارزه می کردم،با چه نیرویی اون جور تن به تن شده بودم که پودِ پودم الان.با خودم؟ با دیگری؟ اگر با دیگری بوده خب خوبه.تکلیف معلومه.ولی اگر این همه مدت خودم بودم و خودم و توهماتم...وحشتناکه.خیلی ام وحشتناکه.
چطور این همه رو به کاهش رفتم؟ شدم اون کسی که همیشه ازش بدم میومد،همون کسایی که دور و برم می دیدم و از بغل می رفتم و ازشون عبور می کردم و وقتی به خلوت خودم می رسیدم یه نفس راحتی می کشیدم که خوب شد غبار اون وجودایی که دور و برم پرسه میزدن به من نگرفت! وای که چقدر خودم بودم...یه ایزوله ی شیک،یه ایزوله ی با کلاس و هدفمند.ولی اگر الان بخوام ایزوله شم حکم جوزامی ها رو دارم.یه ایزوله ی مریضی که هرجاشو بگیری از یه جای دیگه ش میکروب و باکتری میزنه بیرون...
چقدر طول میکشه تا دوباره مرمت شم...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

لونه ی عسلی

چه آذر کمرنگی دارم اینجا...توی این لونه ی عسلی م :)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

منم! بنفش!

امروز یه چیزی به ذهنم رسید به اسم "توقف روح" .می خواستم برای شخصیت مرد La Sapienza به جای فرسوده بگم دچار توقف روان شده.بهتر میشد شاید...بعدم امشب با پیراهنم حرف زدم.به انگلیسی اونم! داشتم بعد از چند سال تو اون غول سبز دنبالش می گشتم،وقتی دیدمش سریع گفتم There you are!! 

بعد از اونم،

بعد از گذشت سه سال،هنوزم بهترین لباسای پاییزی م جوراب شلواری بنفشه س با همین پیراهن فوق الذکر...به اضافه ی اینکه چند تا عود بنفش ام گیرم اومده.از یه عزیز هدیه گرفتم.اکسیژنم شدن این روزا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

شب

امیدم به اینه که هنوزم می تونم تو بی فرکانسی های شب نفس بکشم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

حتی اگه اون نقطه یه مورچه باشه.

تبدیل شدم به یه چیز کوکی که متوقف نمیشه.نمی دونم کی می تونم وایسم رو میز و فقط به یه نقطه نیگا کنم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

ی

من مرد تنهای شب ام...مهر خموشی بر لب ام...

جوری که حبیب ی رو توی کلمه ی تنها میخونه،حال منه..عین اون ی ام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

بازم هانیبال

چقدر خطرناک شدم.الان از اون دسته مقتولایی ام که گوششونو بریدن،دماغشونو بریدن،همین جور داره ازشون خون میاد ولی دارن راه میرن.از اون دسته بدن هایی ام که حس ندارن فقط خونریزی دارن.آره دارم راه میرم.شاید دارم موزیک ام گوش میدم.ولی خیلی خطرناک ام.هر لحظه مترصد یه فرصتی ام که گوش بریده مو بندازم تو معده ی یکی و بهش قرص خواب آور بدم بعد صبح بلند شه و تمام زخمای منو بالا بیاره.هانیبال نیستم نه...قربانی هانیبالم نیستم.شاگردشم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا