تو اتوبوس نشستم،خانومِ ایکس رو میکنه به خانوم ایگرگ میگه:خانوم ایگرگ شما چرا دیگه درس نمیدی تو سرچشمه؟! خانوم ایگرگ:آخه کار کردن تو سرچشمه واقعا سخته خانومِ ایکس...!! خانوم ایکس:آره راست میگی بچه های سرچشمه خیلی شیطونن...نمیشه کنترلشون کرد... خانوم ایگرگ:نه حالا شیطونیشونو میشه تحمل کرد،کلا این بچه های سرچشمه خیلی پر توقع ان...!!! من(تو دلم):عجب...!!! خانوم ایگرگ؟!..... داشتیم...؟! خودمونم یه زمانی شاگردتون بودیما...یه نیگا به این ورت انداختی ببینی شاگردت بغل دستت نشسته؟!