تا وقتی دانشگاه میرفتیم روزا شوت گاز میگذشتن....چشم وا می کردیم میدیدم ای بابا چارشنبه شد که!!! پس شنبه کی بود؟!!!! حالا که خونه نشین شدیم....روزا هی فــــس فـــــس رد میشن...صبی پا شدم فک کردم حداقل سه شنبه هه رو باس باشه....خوب فک کردم دیدم نــــــه....تـــــــازه دوشنبه س....زهی خیالِ باطل...!!!! تو خونه هم که کاری نداریم...روزِ اول خونه نشینیمون که زدیم آشپزی کردیم بازم توزرد از آب در اومد و مورد انتقاد های شدیدِ مامان قرار گرفت....دیگه از اون روز به بعد دیگه مامان کاری دستم نمیدهد....نظرش برگشته از من....میگوید تو بخواب....دیروز هی دیدیم نیم ساعت به نیم ساعت درِ خانه باز میشود و دوباره بسته میشود...در عالم خواب گفتیم شاید گربه ها توی حیاط دارند دوچرخه سواری می کنند،تشنه شان میشود می آیند یه لیوان آب میخورند و می روند پی بازی....نگو نــــه...مامان جان بودند که از سرکار پا میشدند می آمدند خانه تا یک وقت خورشت ها نسوزند!!! گفتم آخه مامانِ من...من که تو خونه بودم...میگفتی من چکش میکردم....میگفتند:نـه دیگه دیدم خوابی گفتم همون خواب باشی بهتره.... مامانِ من یک اخلاق خیلی خوبی دارد این است که در مواقعِ حساس،همیشه رک است!!! آن هم چه رک هایی!!! همچین پخش میشوی روی دیوار که اگر کسی از نیم رخ مشاهده کند نمیتواند تو را با دیوار تشخیص بدهد....!!! خلاصه که....خداوند عمرشان را دراز کناد...   پ.ن:این فیلم هری پاتر را هم دیدیم...تنهایی نچسبید...باید یه مشتی باشیم با یه ظرف تخمه و دلستر....با چند تا دخترِ جیغ جیغو که جیغ هایشان لوستر را می لرزاند....و چند تا نازک نارنجی که اشک هایشان بریزد توی ظرف تخمه...و چند تا عیاش که هرّ و هرّ مسخره کنند و کِرّ و کِرّ بخندند...!!! از این آدم هایی که مثلا وقتی زنِ سیاهپوش در اتاقِ تاریک یکهو می آید توی دوربین و فریاد میزند،این آدم ها فرتی بزنند زیر خنده...!!!! از این مدل آدم ها را میگویم...!!!! خلاصش که...تنهایی این جور فیلما نمیچسبه...البته بازم شرایط خاص خودش رو میطلبه که در اینجا مجال موشکافیِ بحث نیست پس به همین عبارت اکتفا می کنیم که: هر فیلمی را بایستی در شرایطِ خاص خودش دید.... به عنوان مثال....وقتی غمگینی و از دستت خودت یا اطرافیانت عصبانی هستی...یا به عبارتی با دنیا قهری....بنشین یک فیلم ترسناک نگاه کن....آن چنان از دنیای اطرافت دورت می کند که وقتی فیلم تمام شد بگویی:چی؟؟؟؟؟ چی شد؟؟؟؟!!!!! همه چیز فراموشت میشود....هفت جد و آبادت هم یادت میرود!!! امتحان کنید....حتما جواب میدهد.... یا وقتی که خوشحالید...ولی بیکار....به عبارتی میشود=>خوشالِ بیکار....بنشینید فیلم کمدی ببینید....از همین هایی که یک سره فحش خارجکی میدهند ها...این دسته از فیلم ها هم آنقدر از دنیا دورت میکند که وقتی فیلم تمام شد میگویی:خاک تو سرِ این فیلماشون کنن!!! روزمو خراب کرد!!!! اَه اَه!!! اما سعی کنید آن قدر پرت از دنیا نشوید که خدای ناکرده زبونم لال افسار زبان از کف برود و فحش بدهید هآ...!! درسته خارجیه....ولی شاید طرافیان به دلیلِ همه گیر بودن این گونه فحش ها و نظر به اینکه امروزه به دلیلِ قدیمی شدنِ فحش های ایرانی،فحش های خارجی مد شده اند،معنیِ این فحش ها را بلد باشند....آن وقت بایستی سوت زد...یک خر را آورد...و باقالی ها را هرچه زودتر بار کرد وگرنه...دیر میشود.... پ.ن۲:نمیدانم چرا آخر نوشته هایم رگه هایی از پند و اندرز دارد!!!!