هیچی دیگه.جدیدا مطلع شده ایم که هم سن و سالانمان دیگر به "تک زنگ" نمی گویند: "تک"...! بلکه می گویند: "میس"...!!! و کاربردش در جمله به این صورت است که:وقتی این پیامو گرفتی یه میس بنداز...! بگی نگی جمله ی با مسمایی ام هس...!!! و خیلی هم با "کلاس" است...!! و خیلی هم به شعاع مالی ما توجه دارد...! فقط مایه اش یک میس است..!! نه جوابِ پیام و این جور عملیات های دشوار...!
بعدشم،دیگه این فیلم و سریال و دانلود رنگی نداره....سرعت اومده پایین...زیر نویس نیست...داستان فیلم جالب نیست...بازیِ بازیگر ها مصنوعیست...و از همه مهم تر...صحنه به صحنه ی فیلم قابل پیش بینی ست...!
از نظرِ شخصِ من...فیلمِ خوب! اون فیلمی هستش که هیچی ازش نفهمی!!! یعنی همه اش در شک و شبهه باشی و در آخر...تو باشی و یک دنیای فرا گسترده از "چی شد؟" هایت...!
فیلمی که بشود گفت:الان این کارو می کنه الان از در میاد تو میزنه زیرِ گریه و الان اون میاد بش آب قند میده که اسمش فیلم نیس..!! وقت تلف کنی هستش در اصل...!!
و دیگه....این شد که....دچار بحران کمبود فیلم شده ایم در سلول های مغزمان...
حالا یک لیستی فراهم آورده ایم تا در اسرع وقت مثل آدم برویم در مغازه و به این صورت بگذرد که:
من...با عجله ای فراسوی زمان و مکان داخل مغازه می شوم که اندازه اش یک کمی از قوطی کبریت بزرگتر است...آنجا یا با آن بچه سوسول روبرو می شوم که پشت کامپیوتر لم داده و فکر می کند دی کاپریو است،و یا با آن دخترِ ساده ی زبل که هیچی از فیلم و فصل و این ها نمی فهمد و اغلب صدایش به سختی شنیده می شود...یا اینکه با آقای مسنی که انگار پدر یکی از آن هاست روبرو می شوم که در این حالت بی هیچ حرفی باید بگذارم و بروم پی کارم...
حال....
لیست را به یکی از افراد مربوطه می دهم...شاید سایه های تاریک را داشته باشد از بین این ۷-۸ تا آیتمِ من...!! آن هم شــــاید....و آخر سر....من می مانم و یک عمر پشیمانی از اینکه چرا این همه پول خرج کردم بابت این فیلم مسخره...!!
آدمیزاد است دیگر...دلش فیلم می خواهد تا با پاستیل هایش بخورد...!
پ.ن:چه جوری خلاصه می کنم من...!! قرار بود اون قسمت شلوغیِ مغازه رم توصیف کنم ولی دیگه وقت اجازه نمیده!!!
۹۱/۰۶/۲۱
۰
۰
مینا