امتحانامان سپری شُدُ ناخن هایمان خشک شُدُ خودکار مخصوصِ امتحانمان هم گُم شد.   سالی یک بار حتما باید پروژه ی رد شدن از بحرانِ بسته شدنِ گوش ها را در اثرِ رفت و آمدِ جاده ای بگذرانیم.بلااستثناء!!! و سالی یک بار هم باید تسلیمِ قیچی های تیزِ آرایشگاه ها شویم و همچنین سالی یک بار باید یک آمپول پنی سلین نیز،بزنیم!! سالی صد بار باید دلتنگ شویم و سالی ۶ بار باید گریه کنیم. سالی سه بار باید یک آهنگ خوب گوش کنیم و سالی یک بار،فقط یک بار،باید یک فیلم دانلود کنیم. سالی دو بار باید پوستمان کنده شود برای امتحانات و سالی ۵ بار باید به طوطیِ خاله مان تنقلات بدهیم. سالی ۸ بار باید قالب وبلاگ عوض کنیم و سالی ۴ بار باید روی سرِ تلوزیون را گردگیری کنیم. سالی یک بار باید سرما بخوریم و سالی ۱۰ بار باید گره های موهایمان را بیندازیم بر گردنِ سرنوشت!!! سالی ۱۲ بار باید صبح زود از خواب بیدار شویم و خودمان را بچسبانیم به بخاری یا رادیاتور و سالی دو مرتبه باید از سرویس جا بمانیم. سالی ۳۶۵ بار باید تم گوشی مان را عوض کنیم و همچنین سالی ۱۵۰ بار باید در هر نوبت ۷۰ عدد تم دانلود کنیم. سالی ۳۷ مرتبه باید پیچِ پلوپز را بگردانیم تا برنج گرم شود و سالی ۶ مرتبه باید جیغ بزنیم و لولی بازی در بیاوریم. سالی ۷ مرتبه باید غصه مان شود که برف روی دیش را پوشانده و باعث شده تا ما نتوانیم سریال های مورد علاقه مان را دنبال کنیم و سالی چهار مرتبه باید به آقای دیش درست کُن زنگ بزنیم. سالی دو مرتبه باید دمپایی هایمان را آب بکشیم و سالی ۳ مرتبه باید خودمان را وزن کنیم. سالی ۹۰ بار باید زنگ بزنیم به آژانس و سالی ۳ مرتبه باید کفش هایمان را تمیز کنیم. سالی ۴۵ بار باید ناخن هایمان را بشکنیم و سالی ۴۷ بار باید از سردرد کور شویم. سالی ۱ بار باید یک کتاب خوب بخوانیم و سالی ۲ بار باید دو کلوم حرف حساب یاد بگیریم. سالی ۸۷ بار باید بگوییم چشم.چشم.چشم و سالی ۱۳ مرتبه باید از خواهرمان قفایی بخوریم. سالی یک بار باید یک شخصیتِ کارتونیِ بامزه را کشف کنیم و تا سه ماه قربان صدقه اش برویم.مثل لوراکس.و سالی سه مرتبه باید خودمان را لعنت کنیم که چرا پشمکان پیشمان نیست؟!    امتحانامان سپری شُدُ ناخن هایمان خشک شُدُ خودکار مخصوصِ امتحانمان هم گُم شد.