اومدم که تصمیم بگیرم برم یه دستی به سرِ مبارکِ خودم بکشم محدوده ی موهامو از ناحیه ی گردن به بناگوش منتقل کنم که راحت تر بتونم سر بذارم رو پشتی اتوبوس،هی کیلیپسُ گلِ سرُ اینا یه دور نره تو رگا معزمون گردش کنه برگرده.اصلش درستم نیست آدم با موی بلند بره این ور اون ور،آدم باس صوفی وار زندگی کنه بزنه هرچی رگ و ریشه دنیاوی داره ببره بندازه دور بابا همین موها تو قیامت آنچنان زیرآبتو میزنن بیا و ببین.پس موی بی چشم و رو رو باس دم حجله کشتُ خلاص...!
حالا والده ی محترمه می فرمان:
می برمت پیش آیسان،دستش خوبه؛هم موهاتو کوتا می کنه هم باعث میشه شفا پیدا کنی.
یعنی می خوام بگم آدم دیگه این روزا به شرط زیبایی نمیره آرایشگاه!! خانومِ آرایشگر واس من حکمِ بیتالو داره.یه کسی که میرم پیشش یه پولی میذارم کف دستش ازش می خوام شفام بده و اتصالمو با دنیای الهی قعط نکنه حالا می خواد خوشگل شیم میخواد نشیم!!
دیگه واسه یکی مث من،یه آرایشگرِ خوشگل چه معنایی جز این می تونه داشته باشه؟!
منی که سالک راهِ حقم.راهی که از خدا می خوام توش نور نباشه،نشه راهیان نور،باشه شمع،پارافین چه میدونم هرچی!! فقط نور نباشه!!!
۹۱/۱۲/۲۵
۰
۰
مینا