ممکن است من شاهزاده ام را پیدا کنم،اما پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند.

۲۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

روزِ مرواریدی

به قول نازنین،سوگولی می شوم، گل می برم، ((دهانم می شود قلبِ آفریقا)) "از هزاره ی ترنج"ِ انتشاراتِ مروارید را از بر می کنم، عصرِِ همان روز از مادرم مروارید هدیه می گیرم... روزِ من تمام می شود. استادم می شود مرواریدم. شعرهایش شب ها از لاله ی گوشم آویزان می شود. و من همچنان سوگولی خواهم ماند. . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

روزِ مرواریدی

به قول نازنین،سوگولی می شوم، گل می برم، ((دهانم می شود قلبِ آفریقا)) "از هزاره ی ترنج"ِ انتشاراتِ مروارید را از بر می کنم، عصرِِ همان روز از مادرم مروارید هدیه می گیرم... روزِ من تمام می شود. استادم می شود مرواریدم. شعرهایش شب ها از لاله ی گوشم آویزان می شود. و من همچنان سوگولی خواهم ماند. . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

the nakhon in black

the woman in black یک طرف،این ناخنِ لای در رفته ی جدا شده از گوشت هم یک طرف. . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

the nakhon in black

the woman in black یک طرف،این ناخنِ لای در رفته ی جدا شده از گوشت هم یک طرف. . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

at 05:30 PM

و چند روزی بود ماه به غایت شفاف میزد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

at 05:30 PM

و چند روزی بود ماه به غایت شفاف میزد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

کرمِ آسکاریسی که پرواز می کرد. . .

با مشقت فراوان در حالِ حملِ یک صندلیِ کنده پاره از این سرِ کلاس به آن سرِ کلاس بودم. کیفم افتاد روی زمین و این منِ وسواسی با پریشان حالی مشغول به تکاندنِ گرد و خاک هایش شد. هکلاسی ام که حالِ زارم را می دید ناگهان با خنده گفت:مینا چرا هی مثِ کرمِ آسکاریس پر و بال میزنی دختر؟!  یک لحظه میخکوب شدم.کرمی را مجسم کردم که با تبسمی بر لب پرواز می کند. . . :) + پرواز را به خاطر بسپار. . .کرمِ آسکاریس مردنیست. . . سوار بر کرمِ آسکاریس با جمعی اندک از همکلاسی ها در پیاده روی دانشگاه به سمت مقصدهای گوناگون در حرکت بودیم.گاهی کسی به سمت راست می رفت،خواستیم تا دخترِ بندری را هم به راه راست بکشانیم و لزوما ناچار بود از روی جدولی بلند رد شود. در رد شدنش سماجت کردیم.عصبانی شد و با شوخی گفت:باشه بابا بذارین پیاده بشم چشم!! به گمانم سوارِ کرم آسکاریسِ پرنده اش بود:)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

کرمِ آسکاریسی که پرواز می کرد. . .

با مشقت فراوان در حالِ حملِ یک صندلیِ کنده پاره از این سرِ کلاس به آن سرِ کلاس بودم. کیفم افتاد روی زمین و این منِ وسواسی با پریشان حالی مشغول به تکاندنِ گرد و خاک هایش شد. هکلاسی ام که حالِ زارم را می دید ناگهان با خنده گفت:مینا چرا هی مثِ کرمِ آسکاریس پر و بال میزنی دختر؟!  یک لحظه میخکوب شدم.کرمی را مجسم کردم که با تبسمی بر لب پرواز می کند. . . :) + پرواز را به خاطر بسپار. . .کرمِ آسکاریس مردنیست. . . سوار بر کرمِ آسکاریس با جمعی اندک از همکلاسی ها در پیاده روی دانشگاه به سمت مقصدهای گوناگون در حرکت بودیم.گاهی کسی به سمت راست می رفت،خواستیم تا دخترِ بندری را هم به راه راست بکشانیم و لزوما ناچار بود از روی جدولی بلند رد شود. در رد شدنش سماجت کردیم.عصبانی شد و با شوخی گفت:باشه بابا بذارین پیاده بشم چشم!! به گمانم سوارِ کرم آسکاریسِ پرنده اش بود:)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا