ممکن است من شاهزاده ام را پیدا کنم،اما پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند.

۴۸ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

in shab

و خداوند شب را آفرید برای استراحتِ مغزهایی که در طول روز به صورت کاملا محترمانه مورد ضرب و شتمِ الم شنگه های فرکانس هایِ مربوطِ به کائنات و کواکب قرار می گیرند. صاحبِ این مغز بر خلاف آنچه که شما تصور می کنید اصلا در طولِ زندگیِ روزمره اش انتظارِ شب را نمی کشد،بلکه این شب است که بی تابانه او را نزد خویش فرا می خواند تا دمی به صورت انسانی که ما باشیم بخوردُ کمی فارغ شود از قیل و قالِ دنیا...!! از ساعت 12 به بعد می توان عملیاتِ پاکسازیِ مغز را در سطحِ کاملا پیشرفته آغاز کرد اما باید از آمَدُ شُدِ برخی *هورمون های سازنده که بدن را در حالت طبیعی نگه می دارند فارغ شد و بدان ها کم محلی نمود. حال بر فرض مثال شما این شعرِ حضرت حافظ را: کشتی *نشستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که باز بینیم دیدار آشنا را ...را عمرا بتوانید در هیاهوی سالنِ نه چندان پر ازدحامِ دانشکده تان با آن دیوارهای کاغذی اش درک کنید. بدین منظور باید خلوتی گزید و اگر دستی در هنری داشت،این شعر را ترسیم نمود... منظور این است که شما عمرا بتوانید این شعر را در سر کلاس به صورت موج => ~~~~~~ این حالتی تصور کنید و روی موج ها بنویسید شین و در ضمیرتان بفهمید که این شعر دارد صدای دریا را داد می زند...و این امر برای من و امثال من امکان پذیر نمی شود مگر پناه آوردن به شب.و در بعضی گونه های نادر از انسان هایی که به سرعت جوگیر می شوند امکانِ دریا زده شدن هم در اثنای شب وجود دارد. باری،در این نقطه از کره ی خاکی ای هم که ما داریم زندگی می کنیم اگر انسانِ خوش ذوقی در پسِ این خانه های رنگارنگ نهفته باشد در شب های خشنِ زمستانیِ مخصوص شهرک، این شعر را در رختخواب برای خویش می خواند: شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها و اینگونه ترسیمش کند: هــ ــــ ـ ـوووو هـــ ـــو...و در همان لحظه باد یخ بخورد به سر و صورتش... یکی از اساتیدمان من بابِ محسوس سازی برایمان چیزِ خوبی میگفت:((باور کنید من اون مجلسای بزمی که رودکی توشون شعر میگفتُ دقیقا می دیدم یعنی حرکت پرده ها رو می تونستم حس کنم)) و من حتم دارم استاد در شب مشغول مطالعه ی رودکی بوده که اینگونه مجلس به استقبالش رفته. انسان هایی که شب ها بیدارندُ روزها می خوابند خیلی کم اند،خیلی کم.و این کم بودن باعثِ جلای این عادت می شود حالا صرف نظر از خوبی و بدیِ این کار...   و در نهایت،شبمان را می آراییم با این آهنگ *به گفته ی یکی از اساتیدمان،خوابِ بعد از ساعت 12 فایده ندارد.آن هورمون هایی که باید ترشح شوند،نمی شوند. *در بعضی نسخ:شکستگانیم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

in shab

و خداوند شب را آفرید برای استراحتِ مغزهایی که در طول روز به صورت کاملا محترمانه مورد ضرب و شتمِ الم شنگه های فرکانس هایِ مربوطِ به کائنات و کواکب قرار می گیرند. صاحبِ این مغز بر خلاف آنچه که شما تصور می کنید اصلا در طولِ زندگیِ روزمره اش انتظارِ شب را نمی کشد،بلکه این شب است که بی تابانه او را نزد خویش فرا می خواند تا دمی به صورت انسانی که ما باشیم بخوردُ کمی فارغ شود از قیل و قالِ دنیا...!! از ساعت 12 به بعد می توان عملیاتِ پاکسازیِ مغز را در سطحِ کاملا پیشرفته آغاز کرد اما باید از آمَدُ شُدِ برخی *هورمون های سازنده که بدن را در حالت طبیعی نگه می دارند فارغ شد و بدان ها کم محلی نمود. حال بر فرض مثال شما این شعرِ حضرت حافظ را: کشتی *نشستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که باز بینیم دیدار آشنا را ...را عمرا بتوانید در هیاهوی سالنِ نه چندان پر ازدحامِ دانشکده تان با آن دیوارهای کاغذی اش درک کنید. بدین منظور باید خلوتی گزید و اگر دستی در هنری داشت،این شعر را ترسیم نمود... منظور این است که شما عمرا بتوانید این شعر را در سر کلاس به صورت موج => ~~~~~~ این حالتی تصور کنید و روی موج ها بنویسید شین و در ضمیرتان بفهمید که این شعر دارد صدای دریا را داد می زند...و این امر برای من و امثال من امکان پذیر نمی شود مگر پناه آوردن به شب.و در بعضی گونه های نادر از انسان هایی که به سرعت جوگیر می شوند امکانِ دریا زده شدن هم در اثنای شب وجود دارد. باری،در این نقطه از کره ی خاکی ای هم که ما داریم زندگی می کنیم اگر انسانِ خوش ذوقی در پسِ این خانه های رنگارنگ نهفته باشد در شب های خشنِ زمستانیِ مخصوص شهرک، این شعر را در رختخواب برای خویش می خواند: شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها و اینگونه ترسیمش کند: هــ ــــ ـ ـوووو هـــ ـــو...و در همان لحظه باد یخ بخورد به سر و صورتش... یکی از اساتیدمان من بابِ محسوس سازی برایمان چیزِ خوبی میگفت:((باور کنید من اون مجلسای بزمی که رودکی توشون شعر میگفتُ دقیقا می دیدم یعنی حرکت پرده ها رو می تونستم حس کنم)) و من حتم دارم استاد در شب مشغول مطالعه ی رودکی بوده که اینگونه مجلس به استقبالش رفته. انسان هایی که شب ها بیدارندُ روزها می خوابند خیلی کم اند،خیلی کم.و این کم بودن باعثِ جلای این عادت می شود حالا صرف نظر از خوبی و بدیِ این کار...   و در نهایت،شبمان را می آراییم با این آهنگ *به گفته ی یکی از اساتیدمان،خوابِ بعد از ساعت 12 فایده ندارد.آن هورمون هایی که باید ترشح شوند،نمی شوند. *در بعضی نسخ:شکستگانیم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

طی می کنیم

از جریاناتِ بعد از امتحانات تا تقریبا اواسطِ تیرماه،ما یک مسیر سراشیبیِ دلپذیری را طی می کنیم...از بعد از آن می افتیم توی سربالایی و این سربالایی تا عیدِ سال بعد امتداد خواهد یافت...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

طی می کنیم

از جریاناتِ بعد از امتحانات تا تقریبا اواسطِ تیرماه،ما یک مسیر سراشیبیِ دلپذیری را طی می کنیم...از بعد از آن می افتیم توی سربالایی و این سربالایی تا عیدِ سال بعد امتداد خواهد یافت...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

تل های مهربان

و یکی از مزیت های 4 لون تل داشتن اینه که می تونی به صورت کاملا بی خیالانه هر کودوم از اون چهار تا تلا رو توی چهار گوشه ی خونه تعبیه کنی و هر وقت احساس نیاز پیدا کردی کافیه اراده کنی،به مقصودت می رسی.والسلام.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

تل های مهربان

و یکی از مزیت های 4 لون تل داشتن اینه که می تونی به صورت کاملا بی خیالانه هر کودوم از اون چهار تا تلا رو توی چهار گوشه ی خونه تعبیه کنی و هر وقت احساس نیاز پیدا کردی کافیه اراده کنی،به مقصودت می رسی.والسلام.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

با گل های "معین التجاری" اش!!!

این خونه ی یاسِ یکی کاخِ ماندرلیِ منه.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

با گل های "معین التجاری" اش!!!

این خونه ی یاسِ یکی کاخِ ماندرلیِ منه.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا