ممکن است من شاهزاده ام را پیدا کنم،اما پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند.

trash

بعد از بازنشستگی؛باید خیلی چیزها را دور بیندازم... خیلی شیشه های خالیِ عطرم را؛خیلی خودکارهای بی رنگم را؛خیلی یادگاری های بوگرفته ام را؛خیلی کاغذ ریزه های خاک گرفته ام را؛و خیلی چیزها را باید به آتش بکشم،دفترچه های خاطراتم،نامه هایم،نامه هایت،نامه هایش،جلدهای بی کتاب،نقاشی های بی اصالتِ پاستل و... جگرم را. . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

پوزیشنِ من

از اولی که پایم را در آن دانشگاه گذاشتم جایگاه خودم را به عنوان یک جانور منفور و رقت انگیز تثبیت کردم و هنوز هم که هنوز است جایگاهم را با چنگ و دندان حفظ کرده ام و هرچه سعی می کنم با این جایگاه مقدس،محبوبیتی به دست بیاورم نمی شود و هی می خوریم به تعطیلی. . . اما اگر اغماض نکنند با تربیت بدنی خوب کنار آمدم و جایگاهم در آنجا برعکس شد با مقادیرِ ناچیزی حُبّ.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

پوزیشنِ من

از اولی که پایم را در آن دانشگاه گذاشتم جایگاه خودم را به عنوان یک جانور منفور و رقت انگیز تثبیت کردم و هنوز هم که هنوز است جایگاهم را با چنگ و دندان حفظ کرده ام و هرچه سعی می کنم با این جایگاه مقدس،محبوبیتی به دست بیاورم نمی شود و هی می خوریم به تعطیلی. . . اما اگر اغماض نکنند با تربیت بدنی خوب کنار آمدم و جایگاهم در آنجا برعکس شد با مقادیرِ ناچیزی حُبّ.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

نخودی

می خواستیم کمی از احوالاتمان در تربیت بدنی 1 بنویسیم. نشد. و هیچ وصفی غیرِ این مطلب نتوانست نخودی بودنمان را ترسیم کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

نخودی

می خواستیم کمی از احوالاتمان در تربیت بدنی 1 بنویسیم. نشد. و هیچ وصفی غیرِ این مطلب نتوانست نخودی بودنمان را ترسیم کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

پاییزُ زمستون ُبهارُ تابستونِ مجاور

به قولِ فردوسی: "به اندازه ی رسیدنِ بو به مغز" به هم می ریزیم و اونوخت روزهـــاُ هفتــــه ها باس بگذرن تا اول،خون زخممون خشک بشه؛بعد عملیاتِ بازسازی و ترمیم انجام بشه بعد دوباره به قول رضا یزدانی:"توی پاییز مجاور وسطای ماهِ آذر شد قرارمون که با هم بزنیم به سیم آخر". از شیخ بهایی پرسیدند:خیلی سخت می گذرد،چه باید کرد؟ شیخ می فرماید:خودت که می گویی سخت می گذرد،سخت که نمی ماند! پس خدا را شکر که می گذرد و نمی ماند!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

پاییزُ زمستون ُبهارُ تابستونِ مجاور

به قولِ فردوسی: "به اندازه ی رسیدنِ بو به مغز" به هم می ریزیم و اونوخت روزهـــاُ هفتــــه ها باس بگذرن تا اول،خون زخممون خشک بشه؛بعد عملیاتِ بازسازی و ترمیم انجام بشه بعد دوباره به قول رضا یزدانی:"توی پاییز مجاور وسطای ماهِ آذر شد قرارمون که با هم بزنیم به سیم آخر". از شیخ بهایی پرسیدند:خیلی سخت می گذرد،چه باید کرد؟ شیخ می فرماید:خودت که می گویی سخت می گذرد،سخت که نمی ماند! پس خدا را شکر که می گذرد و نمی ماند!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

فتیله ی خاکستری

یک نفر هست که با کف دست هایش حراست می کند شمعِ نیم سوزِ دلم را،تا بماندُ بایستدُ برای پروانه های دورش چای بریزد. . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

فتیله ی خاکستری

یک نفر هست که با کف دست هایش حراست می کند شمعِ نیم سوزِ دلم را،تا بماندُ بایستدُ برای پروانه های دورش چای بریزد. . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

گل های طلاییِ ویــش

گل های بزرگُ طلایی که رو کاغذ دیواریشون بود؛هر کودومشون اندازه ی یک چهارمِ آرزوهاشون بود. . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا