علِم این بچه...!!!

خواهر کوچولو(تو ماشین):                                           مینا من وقتی پاهام مور مور میشه(خواب میره) احساس می کنم دارم تجزیه میشم...!!!

علِم این بچه...!!!

خواهر کوچولو(تو ماشین):                                           مینا من وقتی پاهام مور مور میشه(خواب میره) احساس می کنم دارم تجزیه میشم...!!!

پس فطرت!!!

یکی از پست فطرت بازیامم اینه که هررررچی بچه های کلاس اس ام اس بدن جواب ندم!!! مثِ این اس ام اسا: سلام مینا خوبی؟ نمره هاتو دیدی؟ من که گند زدم دختر یا س.خوبی؟نمراتو نگا کردی؟ببین من میخوام وارد سایت شم نمیدونم باید چیکار کنم،کارایی ک باید بکنیمو برام اس میکنی تا وارد سایت شم؟(که این یکی به قولِ بچه آ گفتنی نهایت آسفالت کردنه...مثِ این میمونه اس بزنه بگه مینا میشه نحوه ی ویندوز عوض کردنو برام اس کنی؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟) یا سلام مینا خوبی چ خبر بابا درس خون نمره الف یا س مینا خوبی نگاه نمره ها کردی چه کتابی زدند(؟) جات خالی عزیز من الان لب دریام(که این یکی رو به احترام لب دریا بودنش جواب دادم وگرنه اگه رو دماغ دریا بود عمرا جواب میدادم!!) پ.ن:حالا دو روزِ دیگه وقتی من یه جا گیر کردم اینا خوب جواب منو میدن جوری که حالم جا بیاد!!!!خیلی حسِ زیباییست خلاصه....اونم صبحِ روز جمعه زیباترش میکنه این منظره رو.... یکی از پس فطرت بازیای بچه های عزیزِ کلاسمونم اینه که اگه با خودشونم تقلب کرده باشی...بازم میرن تو دفتر استاد لوت میدن میگم فلانی نمرشو به حق نگرفته ولی من گرفتم....خدا رم شاهد میگیرن....!!! یکی دیگه از پس فطرت بازیای بچه ی عزیزِ کلاسمونم اینه که جون به جونشون کنی نمره ی خودشونو نمیگن ولی شده برن از یه جا پسوردتتو گیر بیارن میرن تا ببینن تو چند شدی و یه موقع بیشتر نشده باشی خدای ناکرده زبونم لال!!! تا این حد ما ماجرا داریم....!!!

پس فطرت!!!

یکی از پست فطرت بازیامم اینه که هررررچی بچه های کلاس اس ام اس بدن جواب ندم!!! مثِ این اس ام اسا: سلام مینا خوبی؟ نمره هاتو دیدی؟ من که گند زدم دختر یا س.خوبی؟نمراتو نگا کردی؟ببین من میخوام وارد سایت شم نمیدونم باید چیکار کنم،کارایی ک باید بکنیمو برام اس میکنی تا وارد سایت شم؟(که این یکی به قولِ بچه آ گفتنی نهایت آسفالت کردنه...مثِ این میمونه اس بزنه بگه مینا میشه نحوه ی ویندوز عوض کردنو برام اس کنی؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟) یا سلام مینا خوبی چ خبر بابا درس خون نمره الف یا س مینا خوبی نگاه نمره ها کردی چه کتابی زدند(؟) جات خالی عزیز من الان لب دریام(که این یکی رو به احترام لب دریا بودنش جواب دادم وگرنه اگه رو دماغ دریا بود عمرا جواب میدادم!!) پ.ن:حالا دو روزِ دیگه وقتی من یه جا گیر کردم اینا خوب جواب منو میدن جوری که حالم جا بیاد!!!!خیلی حسِ زیباییست خلاصه....اونم صبحِ روز جمعه زیباترش میکنه این منظره رو.... یکی از پس فطرت بازیای بچه های عزیزِ کلاسمونم اینه که اگه با خودشونم تقلب کرده باشی...بازم میرن تو دفتر استاد لوت میدن میگم فلانی نمرشو به حق نگرفته ولی من گرفتم....خدا رم شاهد میگیرن....!!! یکی دیگه از پس فطرت بازیای بچه ی عزیزِ کلاسمونم اینه که جون به جونشون کنی نمره ی خودشونو نمیگن ولی شده برن از یه جا پسوردتتو گیر بیارن میرن تا ببینن تو چند شدی و یه موقع بیشتر نشده باشی خدای ناکرده زبونم لال!!! تا این حد ما ماجرا داریم....!!!

نمرات اینجانب در ترم یک،البته 5 تاشون

باس کلیک بشه رو اینا تا نمره نمایانگر بشه:    دستور زبان فارسی آیین نگارش و ویرایش مرجع شناسی و روش تحقیق رودکی و منوچهری تاریخ ادبیات دکتر ذبیح الله صفا

نمرات اینجانب در ترم یک،البته 5 تاشون

باس کلیک بشه رو اینا تا نمره نمایانگر بشه:    دستور زبان فارسی آیین نگارش و ویرایش مرجع شناسی و روش تحقیق رودکی و منوچهری تاریخ ادبیات دکتر ذبیح الله صفا

عجایب صنعتی دیدم درین دشت

تو این چند صد سالی که تو این سرچشمه زندگی کردم یعنی از بدو طفولیتم تا الان...یه چیزشو خیلی دوست دارم فقط...!! یه چیز...!!! اونم این سرباره هاس که از بالای کوه سرازیر میشه پایین...همینایی که عین مواد مذاب آتشفشان های وحشتناک دنیان....!!!بعد ما که تو ماشین نشستیم داریم پت پت کنان از سربالاییِ نزدیک کارخونه میریم بالا با این صحنه مواجه میشیم و یا مامان یا بابا شروع می کنن به تابلو اعلانات زدن که بچه ها این کوهو نگاه کنین...!!! و بچه ها هم حالا خواب یا بیدار بلند می شوند و با دهان باز به سرباره های قرمز رنگ روی قله ی کوه چشم می دوزند و مامان یا بابا برای هشت صدمین بار فرایند تشکیل این سرباره های آتشین و مذاب را برای بچه های خوش ذوقِ سرچشمه ای شرح می دهند...!!!

عجایب صنعتی دیدم درین دشت

تو این چند صد سالی که تو این سرچشمه زندگی کردم یعنی از بدو طفولیتم تا الان...یه چیزشو خیلی دوست دارم فقط...!! یه چیز...!!! اونم این سرباره هاس که از بالای کوه سرازیر میشه پایین...همینایی که عین مواد مذاب آتشفشان های وحشتناک دنیان....!!!بعد ما که تو ماشین نشستیم داریم پت پت کنان از سربالاییِ نزدیک کارخونه میریم بالا با این صحنه مواجه میشیم و یا مامان یا بابا شروع می کنن به تابلو اعلانات زدن که بچه ها این کوهو نگاه کنین...!!! و بچه ها هم حالا خواب یا بیدار بلند می شوند و با دهان باز به سرباره های قرمز رنگ روی قله ی کوه چشم می دوزند و مامان یا بابا برای هشت صدمین بار فرایند تشکیل این سرباره های آتشین و مذاب را برای بچه های خوش ذوقِ سرچشمه ای شرح می دهند...!!!

باغبون کوچولو

شب که میشه ها... دلم میخواد این آهنگِ وبلاگم بیاد بالا سرم بشینه رو پیشونیم بعد با سرِ خودکارش بزنه وسط ابروهام و تمام کلمه های آخر کتاب بیهقی رو وارد مغزم کنه.... .... بمشافهه:رو در رو،حضوری. مستحل:ناپروا و بی باک،آن که به حلال و حرام نیندیشد. شکوهیدن:ترسیدن. .... مثل یه باغبون کوچولو با لباسِ صورتی که توی باغچه ی خونش سبزی و گل و گیاه میکاره....

باغبون کوچولو

شب که میشه ها... دلم میخواد این آهنگِ وبلاگم بیاد بالا سرم بشینه رو پیشونیم بعد با سرِ خودکارش بزنه وسط ابروهام و تمام کلمه های آخر کتاب بیهقی رو وارد مغزم کنه.... .... بمشافهه:رو در رو،حضوری. مستحل:ناپروا و بی باک،آن که به حلال و حرام نیندیشد. شکوهیدن:ترسیدن. .... مثل یه باغبون کوچولو با لباسِ صورتی که توی باغچه ی خونش سبزی و گل و گیاه میکاره....