ممکن است من شاهزاده ام را پیدا کنم،اما پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند.

مسابقات دانشجوئی

تصمیم دارم یه بار به طرز سورپرایزانه ای دمپخـت گـوجـه درست کنم....!!! میخوام یه شب برم توی سیستم دانشگاه(دزدکی) بعد به همه ی دانشجوها اس ام اس بزنم: برای ثبت نام در مراسم دمپخـت گـوجـه خوری به امور بسیج دانشجوئی مراجعه فرمایید...مهلت ثبت نام تا ۱۲ شبِ امشب..... پ.ن:یه روز با رضوان داشتیم می رفتیم...دیدیم رو بیلبورد زدن "نجات تخم مرغ ها" برای اطلاعات بیشتر به سایت فولان مراجع کنید....روشم عکسِ یه تخم مرغ سفید رو زده بود که در شرف نجات داده شدن بود...!!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

مسابقات دانشجوئی

تصمیم دارم یه بار به طرز سورپرایزانه ای دمپخـت گـوجـه درست کنم....!!! میخوام یه شب برم توی سیستم دانشگاه(دزدکی) بعد به همه ی دانشجوها اس ام اس بزنم: برای ثبت نام در مراسم دمپخـت گـوجـه خوری به امور بسیج دانشجوئی مراجعه فرمایید...مهلت ثبت نام تا ۱۲ شبِ امشب..... پ.ن:یه روز با رضوان داشتیم می رفتیم...دیدیم رو بیلبورد زدن "نجات تخم مرغ ها" برای اطلاعات بیشتر به سایت فولان مراجع کنید....روشم عکسِ یه تخم مرغ سفید رو زده بود که در شرف نجات داده شدن بود...!!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

خلاصه و مثلا مفید!!

کلا بخوام روزامو تو دانشگاه توی دو عبارت یا کلمه یا هرچی!! بگم....این میشه: بازارچه... رانی هولو.... دلستر ایستک.... آژانس بانوان.... و دیگر هیچ...!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

خلاصه و مثلا مفید!!

کلا بخوام روزامو تو دانشگاه توی دو عبارت یا کلمه یا هرچی!! بگم....این میشه: بازارچه... رانی هولو.... دلستر ایستک.... آژانس بانوان.... و دیگر هیچ...!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

عکس...پرپر....قیچی...پرپر...قیچی که پر نداره خودش خبر نداره!!!

دیشب شوهر خاله میگفت : من کلا از عکس و فیلم و خاطره و اینا بدم میاد....چیزی که گذشت دیگه گذشت،تموم شده رفته...!!! فکرررررررررررررررررررررر کنم باش هم عقیده ام ولی بازم دارم کنکاش می کنم ولی الان که دارم تایپ می کنم این هموگلبین خونم داره فعالیت دسته جمعیشو شروع می کنه برای رسوندن خوراک به مغزم...ساعت چنده؟! ۱ شده دیگه....وقت ناهارم هست و خلاصه چلو کبابو دوغ و ماست موسیر و کشک بادمجون و خلاصه آره دیگه!!! نباس یاده خاطرات افتاد!! هرچه قدرم که خوش باشن!!! ها؟! والا!!! الان وردار آلبومتو بذار جلو روت به جان خودم نباشه به جان ۸ تا بچه ی اِبرام آقا اشک تو چشِ آدم جمع میشه دیگه مگه غیر از اینه؟! آدم یادِ اون دوران میوفته که مثلا چقده خوب بود و با صفا بود و از این حرفا...بعد زندگیِ الانشم کوفتش میشه به قرآن!!! پس بیایید دست به دستِ هم دهیم به مهر....تا رنگ بزنیم تخت ملک پادشاهی را...و بسوزانیم هرچه نگاره است از زمانِ دوووووووووووووووووور......که آن جایمان نسوزد از حسودیِ گذشته های بر باد رفته.... بیایید دیگر عمو زنجیر باف نخوانیم تا یادِ کودکی نیوفتیم...به جایش بخوانیم:من چتم...من چتم....همه میگن من چتم آرّه خب من چتم....میگه که من چتم،هرکی که منو دیده..................... پ.ن:والّا...!!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

عکس...پرپر....قیچی...پرپر...قیچی که پر نداره خودش خبر نداره!!!

دیشب شوهر خاله میگفت : من کلا از عکس و فیلم و خاطره و اینا بدم میاد....چیزی که گذشت دیگه گذشت،تموم شده رفته...!!! فکرررررررررررررررررررررر کنم باش هم عقیده ام ولی بازم دارم کنکاش می کنم ولی الان که دارم تایپ می کنم این هموگلبین خونم داره فعالیت دسته جمعیشو شروع می کنه برای رسوندن خوراک به مغزم...ساعت چنده؟! ۱ شده دیگه....وقت ناهارم هست و خلاصه چلو کبابو دوغ و ماست موسیر و کشک بادمجون و خلاصه آره دیگه!!! نباس یاده خاطرات افتاد!! هرچه قدرم که خوش باشن!!! ها؟! والا!!! الان وردار آلبومتو بذار جلو روت به جان خودم نباشه به جان ۸ تا بچه ی اِبرام آقا اشک تو چشِ آدم جمع میشه دیگه مگه غیر از اینه؟! آدم یادِ اون دوران میوفته که مثلا چقده خوب بود و با صفا بود و از این حرفا...بعد زندگیِ الانشم کوفتش میشه به قرآن!!! پس بیایید دست به دستِ هم دهیم به مهر....تا رنگ بزنیم تخت ملک پادشاهی را...و بسوزانیم هرچه نگاره است از زمانِ دوووووووووووووووووور......که آن جایمان نسوزد از حسودیِ گذشته های بر باد رفته.... بیایید دیگر عمو زنجیر باف نخوانیم تا یادِ کودکی نیوفتیم...به جایش بخوانیم:من چتم...من چتم....همه میگن من چتم آرّه خب من چتم....میگه که من چتم،هرکی که منو دیده..................... پ.ن:والّا...!!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

ریزآبی از اقیانوس،روی کاغذِ آ4،کلاس تاریخ ادبیات،یکشنبه

یک روز می آیی و در گورستانی دور در استخوانم می دمی تا شعرهای نا سروده ام را بشنوی ((رسول یونان))
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

ریزآبی از اقیانوس،روی کاغذِ آ4،کلاس تاریخ ادبیات،یکشنبه

یک روز می آیی و در گورستانی دور در استخوانم می دمی تا شعرهای نا سروده ام را بشنوی ((رسول یونان))
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

اعتراف

من اعتراف می کنم گاهی از رگ های سبزِ زیر پوستم می ترسم.... من یک روز با احتیاط النگوهایم را از روی پوست دستم کشیدم آن طرف تر.... تا نکند یکهو رگ های دستم پاره شود و خون....... ....
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا

اعتراف

من اعتراف می کنم گاهی از رگ های سبزِ زیر پوستم می ترسم.... من یک روز با احتیاط النگوهایم را از روی پوست دستم کشیدم آن طرف تر.... تا نکند یکهو رگ های دستم پاره شود و خون....... ....
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مینا